جدول جو
جدول جو

معنی کم فروشی - جستجوی لغت در جدول جو

کم فروشی
عمل کم فروش
تصویری از کم فروشی
تصویر کم فروشی
فرهنگ لغت هوشیار
کم فروشی
تقلب در وزن جنس هنگام فروختن
تصویری از کم فروشی
تصویر کم فروشی
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کم فروش
تصویر کم فروش
کاسبی که جنس را بوزنی کمتر از میزان خود بمشتری فروشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کم فروش
تصویر کم فروش
فروشنده ای که جنس را کمتر از وزنی که باید داشته باشد می فروشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کاه فروشی
تصویر کاه فروشی
شغل و عمل کاه فروش، دکان و محل کاه فروش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کم ثروتی
تصویر کم ثروتی
دارای مال اندک بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کم فرصتی
تصویر کم فرصتی
فرصت اندک داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کمر فروش
تصویر کمر فروش
کسی که کمر بند فروشد: (یارب بچه نرخ باشه آغوش در بیع گه کمر فروشان ک) (ظهوری)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گل فروشی
تصویر گل فروشی
عمل و شغل گل فروش، مغازه گل فروش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از می فروشی
تصویر می فروشی
عمل و شغل می فروش باده فروشی، دکان می فروش میخانه
فرهنگ لغت هوشیار
((~. فُ))
عمل آدم فروش اعم از سپردن و فروختن آدم ها به دست دیگران جهت منافع یا درآمد، کنایه از جاسوسی کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گل فروشی
تصویر گل فروشی
((~. فُ))
عمل فروختن گل، فروشگاهی که در آن گل می فروشند
فرهنگ فارسی معین